زندگی سبز
از همه چیز
بر باد رفت .......در غم و حسرت جوانیم
بی آرزو چه سود دگر زندگانیم موی سپید بر سر من تاخت ای دریغ پیچید روزگار کفن بر جوانیم گاهی به سوی مسجد و گاهی به میکده ای عشق دربدر به کجا میکشانیم چون شمع در سکوت شبستان انزوا بگداخت جان ز حسرت بی همزبانیم در خاکپای دوست فکندم سر از غرور این است با فلک سبب سرگرانیم ایکاش پای بند قفس بود جان من تا وا رهد دل از غم بی همزبانیم از زندگی ملولم و در خویشتن اسیر ای مرگ همتی که ز خود وارهانیم چون گردباد چند پیچم به پای خویش؟ ای روزگار از چه به سر میدوانیم مانند لاله سر به بیابان نهد ز سوز هر کس که بشنود غم سوز نهانیم با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبال پریشانی ام طاقت فرسودگی ام هیچ نیست در پی ویران شدنی آنی ام آمده ام بلکه نگاهم کنی عاشق آن لحظه ی توفانی ام دلخوش گرمای کسی نیستم آماده ام تا تو بسوزانی ام آمده ام با عطش سالها تا تو کمی عشق بنوشانی ام دلم...را چون اناری کاش یک شب دانه می کردم "ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ... ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺣﻖ ﻧﯿﺴﺖ!" ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺳﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ ﻣﻐﺰ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺸﺘﻌﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺳﺮ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻣﻐﺰ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ. ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﮐﺘﺎﺏ: "ﻋﻤﺮ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ" اگر تو نبودی ...... نمیدانم هر روز برای چه کسی مینوشتم یک شنبه 21 دی 1393برچسب:, :: 1:17 :: نويسنده : مهدی .ص
خیلی وقته دردی تو دلمه هرگز نگو که دوست داری... یک شنبه 7 دی 1393برچسب:, :: 11:21 :: نويسنده : مهدی .ص
کم کم تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست بی هیچ ملاحظه ای، هیچ تاسفی، هیچ شرمی، ضخیم و بلند. این سرنوشت ذهنم را تحلیل می برد - چگونه ممکن بود متوجه نشوم! حتی صدایی نشنیدم. برایت رویاهایی آرزو میکنم تمام نشدنی تنهایی تلفنیست که زنگ میزند مُدام صدای غریبهایست که سراغِ دیگری را میگیرد از من جمعه ی سوتوکوریست که آسمانِ ابریاش ذرّهای آفتاب ندارد حرفهای بیربطیست که سر میبَرَد حوصلهام را
تنهایی زلزدن از پشتِ شیشهایست که به شب میرسد فکرکردن به خیابانیست که آدمهایش قدمزدن را دوست میدارند آدمهایی که به خانه میروند و روی تخت میخوابند و چشمهایشان را میبندند امّا خواب نمیبینند آدمهایی که گرمای اتاق را تاب نمیآورند و نیمهشب از خانه بیرون میزنند
تنهایی دلسپردن به کسیست که دوستت نمیدارد کسی که برای تو گُل نمیخَرَد هیچوقت کسی که برایش مهم نیست روز را از پشتِ شیشههای اتاقت میبینی هر روز
تنهایی اضافهبودن است در خانهای که تلفن هیچوقت با تو کار ندارد خانهای که تو را نمیشناسد انگار خانهای که برای تو در اتاقِ کوچکی خلاصه شده است
تنهایی خاطرهایست که عذابت میدهد هر روز خاطرهای که هجوم میآوَرَد وقتی چشمها را میبندی
تنهایی عقربههای ساعتیست که تکان نخوردهاند وقتی چشم باز میکنی تنهایی انتظارکشیدنِ توست وقتی تو نیستی وقتی تو رفتهای از این خانه وقتی تلفن زنگ میزند امّا غریبهای سراغِ دیگری را میگیرد وقتی در این شیشهای که به شب میرسد خودت را میبینی هر شب
تو گفتی که پرنده ها را دوست داری اما آن ها را داخل قفس نگه داشتی تو گفتی که ماهی ها را دوست داری اما تو آن ها را سرخ کردی تو گفتی که گل ها را دوست داری و تو آن ها را چیدی پس هنگامی که گفتی مرا دوست داری من شروع کردم به ترسیدن.
باید باور کنیم تنهایی تلخترین بلای بودن نیست، چیزهای بدتری هم هست، روزهای خستهای که در خلوت خانه پیر میشوی... و سالهایی که ثانیه به ثانیه از سر گذشته است. تازه تازه پی میبریم که تنهایی تلخترین بلای بودن نیست، چیزهای بدتری هم هست: دیر آمدن! دیر آمدن! ما را به این زمین خسته می آوری چهار شنبه 19 آذر 1393برچسب:, :: 10:26 :: نويسنده : مهدی .ص
به راستی همیشه تو مرا یاد آسمان می شنوی دو شنبه 17 آذر 1393برچسب:, :: 21:47 :: نويسنده : مهدی .ص
هوای کوچه دو شنبه 17 آذر 1393برچسب:, :: 21:42 :: نويسنده : مهدی .ص
فریاد می زنمهرگاه که می خواهم زنده باشم آن گاه که زندگی ترک می گویدم به آن می چسبم می گویم زندگی زود است رفتن دست گرمش در دستم لبم کنار گوشش نجوا می کنم ای زندگی زندگی گویی معشوقی ست که می رود از گردنش می آویزم فریاد می زنم ترکم کنی می میرم دو شنبه 17 آذر 1393برچسب:, :: 21:38 :: نويسنده : مهدی .ص
آن را در خاک دفن کردم دو شنبه 17 آذر 1393برچسب:, :: 21:34 :: نويسنده : مهدی .ص
خسته ام کاش می دانستی دیشب چه حالی داشتم جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, :: 1:30 :: نويسنده : مهدی .ص
اشتیاقی برای دوباره زیستن قناعت میکنم با درد چون درمان نمی یابم انگار نه انگار وجودم به وجود توست تابستان است یک شنبه 1 تير 1393برچسب:, :: 12:37 :: نويسنده : مهدی .ص
تو رادوست ندارم نه دوستت ندارم! یک شنبه 1 تير 1393برچسب:, :: 12:30 :: نويسنده : مهدی .ص
به خاطر تو تو و من
ای مـرا آزرده از خود ، گــر پشیـمانی ، بیا
نغمه های نا موافق گر نمی خوانی ، بیا
تا كه ســر پیچیدی از راه وفا ، گـفتم: برو
جــز وفــا اگــر راهــی نـمــی دانـــی ، بیا
یك نفس با من نبودی مهربان ای سنگدل
زان همه نامهربانی ، گر پـشیمانی ، بیا
تاب رنجـوری نـدارم در پـی رنـجـم مباش
گر نمی خواهی كه جانم را برنجانی، بیا
خود تو دانی، دردها بر جان من بگذاشتی
تا نـفـس دارم ، اگــر در فـكـر درمـانی بیا
دشمن جانم تو بودی،درد پنهانم ز توست
با همه این شكوه ها ، گر راحت جانی بیا
وفا نکردی و کردم ، خطا ندیدی و دیدم رمیدی و نرمیـــــــدم ، بریدی و نبریدم اگر زجور ملامت، شنیدم از تو شنیــدم وگر زکعبه ندامت ، کشیدم از تو کشیدم
بعد از این گردبادم یا در این سحـرا غبارم تا رسم در رهگذارت یا رسی در رهگذارم
گذشتی و نگذشتم ، شکستی و نشکستم بریدی و نبریدم ، گسستـــــــی و نگسستم اگر که خانه بدوشم آگر که باده پرســــتم کجا که با تو نبودم کجا که بی تو نشستم
شکوه دارم شکوه دارم با دل بی غمگســــــارم مردم ای مهتاب بسوزی، همچو شمعی بر مزارم در دیاری كه در او نیست كسی یار كسی بعضی دردها با هیچ مسکنی ارام نمیشن بعضی زخم ها با هیچ مرحمی خوب نمیشن هیچ قلب شکسته ای با گذشت زمان ترمیم پیدا نمی کنه اگر چه سالها از درد.زخمی شدن و یا شکسته شدن ان بگذرد کسی نتواند این زخم ها و درد هایم مرحم باشد جز یکی که خودش مایع درد من بود.......
در سایه به سایه سکوت تو من ساکت ترین سکوتم نجوای بی فریادی سکوتم سکوت شبت را در هم می شکند
عجب بهاریست این بهار دلم از غصه غم رهاست دلم شده سر شار از شادی در این بهار خجسته باد دا ای دل من این بهار را......... بیا... با حس عجیبی ، با حال غریبی ، دلم تنگته ای کاش یک روزی به فکر افتیم.که تنها سرمایه ما ارزش است وتنها مایع جان ما محبت است. پس بیاید ارزشها را بها ببخشیم و دلها را پر ز محبت کنیم.....
|
درباره وبلاگ خسته ام از شب و از شاید باد و شاید این پاییز و باران زمستانش و یا گریه ی پرنده ای در بیشه زار که روزگار رفته و دردهایش را به یاد آورده است غرق در افکارم احساس می کنم که دست های ژوئن پیر خسته قلب ام را از فروپاشی باز می دارد تا به زندگی ادامه دهم آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان زندگی سبز و آدرس mehdisafazade.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان
|
|||||||||||||||||
|